جدول جو
جدول جو

معنی ائوزین - جستجوی لغت در جدول جو

ائوزین
سرخگر
تصویری از ائوزین
تصویر ائوزین
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ائوسین
تصویر ائوسین
که پدید
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امروزین
تصویر امروزین
معاصر، مدرن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ابوزید
تصویر ابوزید
مردی چیره درشترنگ به زبانزد استاد شترنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ائوزئیک
تصویر ائوزئیک
نخست زیوی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ژئودزین
تصویر ژئودزین
فرانسوی زمین پیما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصولین
تصویر اصولین
اصول دین و اصول فقه، اصول کلام و اصول فقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اقوزون
تصویر اقوزون
یونانی تازی شده بنه بنگ از گیاهان بنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امروزین
تصویر امروزین
منسوب به امروز امروزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امویین
تصویر امویین
جمع اموی بنی امیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امروزین
تصویر امروزین
امروزی، مربوط به امروز، مطابق معمول زمان، باب روز، مد روز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از داروزین
تصویر داروزین
((وِ زِ))
نرده ای که جلو اتاق یا ایوان درست کنند، تکیه گاه، طارمی، دارافزین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ابوین
تصویر ابوین
پدر و مادر رودزایان تثنیه اب والدین پدر و مادر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخوین
تصویر اخوین
دو برادر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارزین
تصویر ارزین
(پسرانه)
نام فرماندار پارس هنگام یورش اسکندر به ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اولین
تصویر اولین
نخستین، آغازین
فرهنگ واژه فارسی سره
جمع وزن، سنگینی ها، اندازه ها سنجه ها سنگ ها جمع وزن: سنگینیها وزنها. یا اوزان و مقیاسها و مقادیر. سنگ و اندازه و نرخ، بناها، سازی است از ذوات الاوتار که کاسه و سطح آن کشیده و بلند است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوشین
تصویر اوشین
مرزنجوش صحرائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اولین
تصویر اولین
نخستین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توزین
تصویر توزین
سنگیدن کشیدن وزن کردن سنجیدن، سنجش، جمع توزینات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوزون
تصویر اوزون
ازن، گازی سمّی آبی رنگ و موجود در طبقات فوقانی جو، با بوی تند که هنگام رعد و برق یا در اطراف ماشین های برق تولید می شود و برای تصفیۀ آب و از بین بردن میکروب ها به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوزان
تصویر اوزان
وزن، در موسیقی نوعی ساز زهی که بر روی کاسۀ بزرگ آن پوست کشیده می شد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اوشین
تصویر اوشین
آویشن، گیاهی علفی، خودرو، معطر با برگ های کوچک و ساقۀ کوتاه که مصرف خوراکی دارد مثلاً آویشن کوهی، آویشن شیرازی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توزین
تصویر توزین
وزن کردن، سنجیدن، کنایه از خود را آمادۀ قبول کاری یا پیشامدی کردن، سنگینی کاری را تحمل کردن و دل بر آن نهادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابوین
تصویر ابوین
((اَ بَ وَ))
پدر و مادر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اخوین
تصویر اخوین
((اَ خَ وَ))
تثنیه اخ، دو برادر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اولین
تصویر اولین
((اَ وَّ))
نخستین، پیشین، مقابل آخرین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اوزان
تصویر اوزان
((اَ یا اُ))
جمع وزن، سنگینی ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توزین
تصویر توزین
((تُ))
وزن کردن
فرهنگ فارسی معین
دورۀ اول از دوران سوم زمین شناسی که مدت آن را در حدود ۲۰ میلیون سال دانسته اند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخوین
تصویر اخوین
دو برادر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اولین
تصویر اولین
نخستین، اولین، نخستین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابوین
تصویر ابوین
پدر و مادر، والدین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ازین
تصویر ازین
از چیز معهود یا مذکور ازین زین من هذا، مثل این مانند این: (و از آن امیرالمومنین هم از این معانی بود) (بیهقی)، برای اشاره وصف جنسی بکار میرود و غالبا پس از اسم یا صفتی که بعد از آن قرار میگیر یای نکره میاورند از این نوع از این قسم از این گونه: (از این مه پاره ای عابد فریبی م یک پیکری طاوس زیبی) (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وزین
تصویر وزین
سنگین
فرهنگ واژه فارسی سره