خمیر تازه کردن برای چاشت قوم: اغرض لهم غریفاً. (از منتهی الارب). سرشتن خمیر برای چاشت قوم و بشب نخورانیدن به آنان: اغرض للقوم غریفاً، عجن عجیناً ابتکره و لم یطعمهم بائتا. (از اقرب الموارد).
خمیر تازه کردن برای چاشت قوم: اغرض لهم غریفاً. (از منتهی الارب). سرشتن خمیر برای چاشت قوم و بشب نخورانیدن به آنان: اغرض للقوم غریفاً، عجن عجیناً ابتکره و لم یطعمهم بائتا. (از اقرب الموارد).
جمع واژۀ حرض. مردم ضعیف که کارزار نتوانند کرد، چادر نادوخته که حاجیان پوشند: محرم کوی تو تا هر روز گردد آفتاب از دو صبحش آسمان سامان احرامی کند. تأثیر
جَمعِ واژۀ حَرَض. مردم ضعیف که کارزار نتوانند کرد، چادر نادوخته که حاجیان پوشند: محرم کوی تو تا هر روز گردد آفتاب از دو صبحش آسمان سامان احرامی کند. تأثیر
روی گردانیدن از چیزی. (ناظم الاطباء). روی بگردانیدن از چیزی. (منتهی الارب). روی از چیزی گردانیدن. (غیاث اللغات) (آنندراج). روی بگردانیدن. (تاج المصادر بیهقی). روی گردانیدن. (مؤید الفضلاء) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی). روی برگردانیدن و انصراف یافتن از چیزی و در حقیقت همزۀ باب افعال برای صیرورت است یعنی بعرض گردید و بجانبی رفت غیر از آنچه در آن بود. (از اقرب الموارد). پشت کردن. صدّ. روی برتافتن از. احصاب. حصب. (یادداشت بخط مؤلف) : بر روز فضل روز به اعراض است از نور ظلمت و تپش سرما. ناصرخسرو.
روی گردانیدن از چیزی. (ناظم الاطباء). روی بگردانیدن از چیزی. (منتهی الارب). روی از چیزی گردانیدن. (غیاث اللغات) (آنندراج). روی بگردانیدن. (تاج المصادر بیهقی). روی گردانیدن. (مؤید الفضلاء) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی). روی برگردانیدن و انصراف یافتن از چیزی و در حقیقت همزۀ باب افعال برای صیرورت است یعنی بعرض گردید و بجانبی رفت غیر از آنچه در آن بود. (از اقرب الموارد). پشت کردن. صَدّ. روی برتافتن از. احصاب. حصب. (یادداشت بخط مؤلف) : بر روز فضل روز به اعراض است از نور ظلمت و تپش سرما. ناصرخسرو.
متاعها. (آنندراج) (غیاث اللغات). کالا. و آنرا عرض نیز گویند. (از اقرب الموارد) : درهای خزاین بگشاد و ذخایر اموال و نفایس اعلاق و اعراض که اسلاف او بتدبیر و تقدیر وزراء بزرگ فراهم آورده بودند بر وجوه لشکر و قوام حشم و طبقات خدم خرج کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 29).
متاعها. (آنندراج) (غیاث اللغات). کالا. و آنرا عَرَض نیز گویند. (از اقرب الموارد) : درهای خزاین بگشاد و ذخایر اموال و نفایس اعلاق و اعراض که اسلاف او بتدبیر و تقدیر وزراء بزرگ فراهم آورده بودند بر وجوه لشکر و قوام حشم و طبقات خدم خرج کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 29).