جدول جو
جدول جو

معنی اعراض

اعراض
(تَ نِ تَ)
روی گردانیدن از چیزی. (ناظم الاطباء). روی بگردانیدن از چیزی. (منتهی الارب). روی از چیزی گردانیدن. (غیاث اللغات) (آنندراج). روی بگردانیدن. (تاج المصادر بیهقی). روی گردانیدن. (مؤید الفضلاء) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی). روی برگردانیدن و انصراف یافتن از چیزی و در حقیقت همزۀ باب افعال برای صیرورت است یعنی بعرض گردید و بجانبی رفت غیر از آنچه در آن بود. (از اقرب الموارد). پشت کردن. صدّ. روی برتافتن از. احصاب. حصب. (یادداشت بخط مؤلف) :
بر روز فضل روز به اعراض است
از نور ظلمت و تپش سرما.
ناصرخسرو.
لغت نامه دهخدا