جدول جو
جدول جو

معنی آیشتنه - جستجوی لغت در جدول جو

آیشتنه
(یِ تَ نَ / نِ)
جاسوس. چاپلوس. رجوع به آیشنه و آیشه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میشانه
تصویر میشانه
(دخترانه)
مشیانه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
سابقه، پیشین، سابق، دیرینه، جمع پیشینگان، کسی که در سال های گذشته بوده و سابقاً می زیسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیشینه
تصویر بیشینه
بیشترین مقدار چیزی، بیشترین مقدار ممکن، حداکثر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آیشنه
تصویر آیشنه
جاسوس، خبرچین، کسی که اخبار و اسرار کسی یا اداره ای یا مملکتی را به دست بیاورد و به دیگری اطلاع بدهد، جستجوکنندۀ خبر، هرکاره، راید، رافع، ایشه، متجسّس، خبرکش، زبان گیر، منهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آشیانه
تصویر آشیانه
لانۀ پرندگان، جای زندگی و نشیمنگاه و محل تخمگذاری پرندگان، کابوک، بتواز، وکر، آشیان، آشانه، کابک، تکند، پیواز، پتواز، وکنت، پدواز برای مثال برو این دام بر مرغی دگر نه / که عنقا را بلند است آشیانه (حافظ - ۸۵۲)
خانه، مسکن، ماوا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیشانه
تصویر پیشانه
پیشین، پیشرو، سابق، گذشته، ازل، بالای خانه و صدر مجلس، برای مثال هست مستی که کشد گوش مرا یارانه؟ / از چنین صفّ نعالم سوی پیشانه برد؟ (مولوی۲ - ۱۴۷۳)
فرهنگ فارسی عمید
(یِ نَ / نِ)
جاسوس. چاپلوس. (برهان). رجوع به آیشتنه و آیشه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از آبشتنگه
تصویر آبشتنگه
جای نهفتن محل پنهان شدن خلوت خانه، ادب خانه مستراح آبخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبشتگه
تصویر آبشتگه
جای نهفتن محل پنهان شدن خلوت خانه، ادب خانه مستراح آبخانه
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی گیاه از تیره نعناعیان با گلهای سفید یا گلی برگهای کوچک متقابل بیضوی و نوک تیز بدرازی یک سانتیمتر صعتر سعتر پودینه صحرایی یا آویشن شیرازی یا آویشن کوهی مزرنگوش وحشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آغشتنی
تصویر آغشتنی
لایق آغشتن در خور آغشتن
فرهنگ لغت هوشیار
لانه حیوانات از مرغ سگ موش زنبور مارو غیره آشیان، خانه ماء وی مسکن، طبقه مرتبه آشکوب، سقف آسمانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آشتینه
تصویر آشتینه
تخم مرغ، بیضه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشانه
تصویر پیشانه
بالای خانه، صدر مجلس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
دیرینه، سابق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آیشنه
تصویر آیشنه
جاسوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیشینه
تصویر بیشینه
حداکثر، دست پر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میشینه
تصویر میشینه
منسوب به میش، گله میش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
((نِ))
قدیم، دیرینه، نخستین، اولین، سابقه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیشینه
تصویر بیشینه
((بِ نِ یا نَ))
بیشترین مقدار ممکن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آشیانه
تصویر آشیانه
((نِ))
لانه حیوانات، خانه، طبقه، مرتبه، سقف، آسمانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آتشزنه
تصویر آتشزنه
کبریت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بیشینه
تصویر بیشینه
حداکثر، اکثریت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
قدمت، سابقه، سوابق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
Antecedent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
antécédent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
предшественник
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
Vorgänger
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
попередник
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
poprzednik
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
前事
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
antecedente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
antecedente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پیشینه
تصویر پیشینه
antecedente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی