ماه بزرگ، ماه تمام کنایه از معشوق کنایه از بت، مجسّمه ای از جنس سنگ، چوب، فلز یا چیز دیگر به شکل انسان یا حیوان که بعضی اقوام پرستش می کنند، صنم، ایبک، جبت، بغ، شمسه، ژون، طاغوت، وثن، فغ، بد
ماه بزرگ، ماه تمام کنایه از معشوق کنایه از بُت، مجسّمه ای از جنس سنگ، چوب، فلز یا چیز دیگر به شکل انسان یا حیوان که بعضی اقوام پرستش می کنند، صَنَم، ایبَک، جِبت، بَغ، شَمسِه، ژون، طاغوت، وَثَن، فَغ، بُد
ماه بزرگ، ماه تمام کنایه از معشوق کنایه از بت، مجسّمه ای از جنس سنگ، چوب، فلز یا چیز دیگر به شکل انسان یا حیوان که بعضی اقوام پرستش می کنند، آیبک، فغ، صنم، وثن، بد، طاغوت، جبت، بغ، ژون، شمسه
ماه بزرگ، ماه تمام کنایه از معشوق کنایه از بُت، مجسّمه ای از جنس سنگ، چوب، فلز یا چیز دیگر به شکل انسان یا حیوان که بعضی اقوام پرستش می کنند، آیبَک، فَغ، صَنَم، وَثَن، بُد، طاغوت، جِبت، بَغ، ژون، شَمسِه
آب اندک جیوه، عنصری نقره ای رنگ که در حرارت متعارفی مایع می شود و در ۴۰ درجه زیر صفر منجمد می گردد، در ساختن بارومتر و برای جیوه دادن آیینه به کار می رود، از مادۀ معدنی سرخ رنگی به نام شنجرف به دست می آید، هرگاه شنجرف را حرارت بدهند جیوه به صورت بخار از آن خارج می شود و آن را در ظرف های مخصوص سرد می کنند و بعد جمع آوری می کنند، گاهی هم به حالت خالص در طبیعت پیدا می شود، مرکور، زیبق، سیماب، ژیوه
آب اندک جیوِه، عنصری نقره ای رنگ که در حرارت متعارفی مایع می شود و در ۴۰ درجه زیر صفر منجمد می گردد، در ساختن بارومتر و برای جیوه دادن آیینه به کار می رود، از مادۀ معدنی سرخ رنگی به نام شنجرف به دست می آید، هرگاه شنجرف را حرارت بدهند جیوه به صورت بخار از آن خارج می شود و آن را در ظرف های مخصوص سرد می کنند و بعد جمع آوری می کنند، گاهی هم به حالت خالص در طبیعت پیدا می شود، مِرکور، زیبَق، سیماب، ژیوِه
دیوک. نوعی دانۀ هرز که در میان گندم و جو باشد. نوعی تخم علف هرز که در گندم و جو پیدا آید. قسمی از چوب که میان گندم روید. (یادداشت مؤلف) ، هاون سنگی. (یادداشت مؤلف). هاون چوبی
دیوک. نوعی دانۀ هرز که در میان گندم و جو باشد. نوعی تخم علف هرز که در گندم و جو پیدا آید. قسمی از چوب که میان گندم روید. (یادداشت مؤلف) ، هاون سنگی. (یادداشت مؤلف). هاون چوبی
نام غلامی از غلامان سلطان شهاب الدین غوری که در دهلی پادشاهی کرده و کتاب تاج المآثر بنام اوست. آخر از اسب افتاد و درگذشت. (انجمن آرا) (آنندراج). و رجوع به قطب الدین آیبک و آی بیک قطب الدین شود، همدیگر را میان گرفتن. (منتهی الارب) ، بسوی چپ گرفتن. خلاف تیامن. (منتهی الارب)
نام غلامی از غلامان سلطان شهاب الدین غوری که در دهلی پادشاهی کرده و کتاب تاج المآثر بنام اوست. آخر از اسب افتاد و درگذشت. (انجمن آرا) (آنندراج). و رجوع به قطب الدین آیبک و آی بیک قطب الدین شود، همدیگر را میان گرفتن. (منتهی الارب) ، بسوی چپ گرفتن. خلاف تیامن. (منتهی الارب)