جدول جو
جدول جو

معنی آگوش - جستجوی لغت در جدول جو

آگوش
آغوش، بغل، بر، سینه
تصویری از آگوش
تصویر آگوش
فرهنگ فارسی عمید
آگوش
آغوش، بغل: امیر اورا بخویشتن خواند و در آگوش گرفت، (تاریخ بیهقی)،
گاه بادش گرفته بر گردن
گاه گردش کشیده در آگوش،
مسعودسعد،
یک قطره از آن شراب مشکین
آورد دو عالمم درآگوش،
عطار،
- آگوش آگوش، بغل بغل:
در مجلس ما گلی و خاری باشد
آگوش آگوش مرغزاری باشد
سرتاسر اگر پلاس و کرباس بود
این اکسون است کلاه واری باشد،
جلال الدین فضل اﷲ خواری،
- یک آگوش، یک بغل، یک آغوش،
، نامی از نامهای پرستاران ترک، رجوع به آغوش شود
لغت نامه دهخدا
آگوش
آغوش، بغل
تصویری از آگوش
تصویر آگوش
فرهنگ لغت هوشیار
آگوش
آغوش، بغل
تصویری از آگوش
تصویر آگوش
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آنوش
تصویر آنوش
(دخترانه)
از پایتختهای قدیم ارمنستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
بغل، بر، سینه
غلام، برای مثال مگر نیک بختت فراموش شد / چو دستت در آغوش «آغوش» شد (سعدی۱ - ۱۷۵)، کنایه از بنده، برای مثال ای خواجۀ ارسلان و آغوش / فرمانده خود مکن فراموش (سعدی - ۱۶۰)
در آغوش گرفتن: کسی را در بغل گرفتن و دو دست را دایره وار دور تنۀ او فراهم آوردن و او را به سینه چسباندن، به آغوش کشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آگون
تصویر آگون
نگون، وارون، سراگون، سرنگون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آگیش
تصویر آگیش
آگیشیدن، پسوند متصل به واژه به معنای آگیشنده، برای مثال پای آ گیش، توشۀ جان خویش از او بربای / پیش کآیدت مرگ پای آ گیش (رودکی - ۵۰۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آلوش
تصویر آلوش
راش، درختی جنگلی با ساقه قطور، برگ های ضخیم و گل های خوشه ای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد، قزل آغاجغ، الش، قزل گز، الاش، قزل آغاج، مرس، چهلر، راج، چلر، آلش، آلاش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آگور
تصویر آگور
آجر، خشت پخته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آگیش
تصویر آگیش
درترکیب بمعنی آگیشنده آید: پای آگیش (بپای آویز پای پیچ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آگون
تصویر آگون
نگون واژگون: سرآگون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آگور
تصویر آگور
خشت پخته، آجر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آگنش
تصویر آگنش
عمل آکندن، حشو آکنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آقوش
تصویر آقوش
درندگان سباع از شیر ببر پلنگ یوز و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
بغل، سینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آقوش
تصویر آقوش
درندگان، سباع
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آگور
تصویر آگور
خشت پخته، آجر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
میان دو دست فراهم آورده، بغل
به آغوش کشیدن: به خود چسباندن کسی یا چیزی را
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آگون
تصویر آگون
نگون، واژگون، سرآگون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آگور
تصویر آگور
آجر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
Embracement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
étreinte
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
abrazo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
pelukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
การกอด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
omhelzing
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
拥抱
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
abbraccio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
abraço
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
uścisk
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
обійми
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
Umarmung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
объятие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آغوش
تصویر آغوش
गले लगाना
دیکشنری فارسی به هندی