جدول جو
جدول جو

معنی آپاردی - جستجوی لغت در جدول جو

آپاردی
شاید از ’پا’ بمعنی پای، رجل و ’لیک’ ادات نسبت باشد، شم، چارق، پای افزار از چرم گاو و رشته ها در او بسته، (لغت نامۀ اسدی)، پای افزار از چرم گاو و رشته ها در او بسته بموضع و در آذربایجان آنرا شم خوانند، (فرهنگ اسدی نسخۀ نخجوانی)، پای افزار بود، به آذربایجان چارق خوانند، (فرهنگ اسدی چ تهران)، کفش و پای افزار چرمین، (برهان) :
از خر و پالیک آنجای رسیدم که همی
موزۀ چینی میخواهم و اسپ تازی،
علی قرط اندکانی (از لغت نامۀ اسدی)،
، پاپیچ، پاتابه، لفافه، (برهان)، پای تابه را گویند و بتازی لفافه خوانندش، (اوبهی)، پاتابه باشد و در فرهنگ هندوشاه با بای تازی بمعنی پاافزار است، (جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
آپاردی
بی چشم ورو
تصویری از آپاردی
تصویر آپاردی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاردیک
تصویر پاردیک
(پسرانه)
نام پدربزرگ ساسان به نوشته سنگ نوشته کعبه زرتشت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آپاسای
تصویر آپاسای
(پسرانه)
نام منشی شاپور اول پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پاردیس
تصویر پاردیس
(دخترانه)
پردیس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آپارات
تصویر آپارات
آپارات سینما (Movie Projector) دستگاهی نوری - مکانیکی است که برای نمایش تصاویر متحرک و پخش آن بر روی یک صفحه استفاده می شود. اغلب بخش های نوری و مکانیکی این دستگاه، به جز دستگاه های نورپردازی و صدا، در دوربین های فیلم برداری وجود دارند.
اولین آپارات سینما، زئوپراکسیسکوپ بود که به دست ادوارد مایبریج، مخترع بریتانیایی، در ۱۸۷۹ ساخته شد. زئوپراکسیسکوپ تصاویر را از دیسک های شیشه ای چرخان با توالی سریع، پخش می کرد تا حس حرکت را القاء کند. آپارات سینما پیشرفته تر، به دست لویی لو پرنس در زمانی که در شهر لیدز کار می کرد، اختراع شد. در ۱۸۸۸، او صاحب حق امتیازی برای ساخت دستگاهی با ۱۶ لنز که ترکیبی بود از دوربین فیلم برداری و آپارات، شد. او از نسخه ارتقاء یافته این دستگاه برای ضبط اولین تصاویر متحرک به نام چشم انداز باغ روندهی استفاده کرد.
برادران لومیر اولین دستگاه موفق آپارات سینما را اختراع کردند. آن ها اولین فیلم شان، کارگران در حال خروج از کارخانه لومیر را در ۱۸۹۴ ساختند که یک سال بعد در لسیوته به نمایش درآمد. سینماتوگراف در نمایشگاه ۱۹۰۰ پاریس هم شرکت داده شد. در نمایشگاه، فیلم های ساخته شده به دست برادران لومیر، به وسیله آپارات، روی پرده بزرگی به ابعاد ۱۶ در ۲۱ متر به نمایش درآمد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از آغاردن
تصویر آغاردن
تر کردن، خیسانیدن، نم کردن، نم کشیدن، خیسیدن، برای مثال پولاد نرم کی شود و شیرین / گرچه در انگبینش بیاغاری (ناصرخسرو - ۴۸۹)
سرشتن، آمیختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آچاردن
تصویر آچاردن
درهم آمیختن، برای مثال فلک مر خاک را ای خاک خور در میوه و دانه / ز بهر تو به شور و چرب و شیرین می بیاچارد (ناصرخسرو - ۲۰۲)،
چاشنی و آچار به خوراک زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آغارده
تصویر آغارده
نم دیده، خیسیده، آلوده، آغشته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آماردن
تصویر آماردن
به حساب آوردن، آمار کردن، شمردن، آماریدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آپارتی
تصویر آپارتی
بسیار بی شرم، زرنگ و حقه باز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آپارات
تصویر آپارات
دستگاه نمایش فیلم، دوربین عکاسی، دستگاه، اسباب، دستگاهی اتومانند، که برای پنچرگیری لاستیک تویی خودرو از آن استفاده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آوارگی
تصویر آوارگی
حالت آواره بودن، در به دری، بی خانمانی، سرگردانی، برای مثال چو خواهم شد اکنون به بیچارگی / در این ره نبینم جز آوارگی (نظامی۶ - ۱۱۵۶)
فرهنگ فارسی عمید
نام طائفه ای بوده است به گیلان، سفیدرود (مأخوذ از نام طائفۀ مذکور)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سپاردن
تصویر سپاردن
تسلیم کردن، واگذار کردن، به امانت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهاردن
تصویر آهاردن
آهار زدن آهار کردن آهار مالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزاردن
تصویر آزاردن
رنجاندن رنجه کردن آسیب رسانیدن آزردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزارده
تصویر آزارده
آزرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزارقی
تصویر آزارقی
کچوله از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آچاردن
تصویر آچاردن
در هم آمیختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آذارقی
تصویر آذارقی
کچوله از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آغاردگی
تصویر آغاردگی
نم کشیدگی، آغشتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آغاردن
تصویر آغاردن
خواهد آغارد بیاغار آغارنده آغارده آغاریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنارشی
تصویر آنارشی
فرانسوی بنگرید به انارشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آماردن
تصویر آماردن
آماریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آوارگی
تصویر آوارگی
بی خانمانی، بی منزلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آپارات
تصویر آپارات
دستگاه نمایش فیلم
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی فزونروده آویزه زایده کیسه مانند کوچکی است در قسمت تحتانی اعور آویزه ضمیمه اعور زایده روده کور، قسمتی از اندامهای حشرات (از قبیل پنجه و آرواره ها)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آپارتی
تصویر آپارتی
بی چشم و رو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آپارتی
تصویر آپارتی
بی شرم، حقه باز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آپارات
تصویر آپارات
ابزار، دستگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آپاندیس
تصویر آپاندیس
آویزه، فزون روده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آذارقی
تصویر آذارقی
کلوچه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آپارتی
تصویر آپارتی
بی چشم و رو، بی چشم ورو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آزارقی
تصویر آزارقی
کلوچه
فرهنگ واژه فارسی سره