معنی آغاردن - فرهنگ فارسی عمید
معنی آغاردن
- آغاردن
- تر کردن، خیسانیدن، نم کردن، نم کشیدن، خیسیدن، برای مثال پولاد نرم کی شود و شیرین / گرچه در انگبینش بیاغاری (ناصرخسرو - ۴۸۹)
سرشتن، آمیختن
تصویر آغاردن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با آغاردن
آغاریدن
- آغاریدن
- خیساندن ترکردن نم کردن، آمیختن مزج، سرشتن، نم کشیدن خیسیدن، تراویدن زهیدن
فرهنگ لغت هوشیار