مائده. طبق طعام. (ناظم الاطباء). خوان طعام. (آنندراج) : که سالار خوان خوردخوان آورد خورشهای خوش در میان آورد. نظامی (از آنندراج). ، خوان خرد. خوان محقر و کوچک
مائده. طَبَق طعام. (ناظم الاطباء). خوان ِ طعام. (آنندراج) : که سالار خوان خوردخوان آورد خورشهای خوش در میان آورد. نظامی (از آنندراج). ، خوان خرد. خوان محقر و کوچک
مشتاق جنگ و جدال. آرزومند پیکار. (ناظم الاطباء). ناوردجو. جنگی. مبارز. جنگجو. جنگاور. نبرده: به شبگیر چون من به آوردگاه روم پیش آن ترک ناوردخواه. فردوسی
مشتاق جنگ و جدال. آرزومند پیکار. (ناظم الاطباء). ناوردجو. جنگی. مبارز. جنگجو. جنگاور. نبرده: به شبگیر چون من به آوردگاه روَم پیش آن ترک ناوردخواه. فردوسی