جدول جو
جدول جو

معنی آنق - جستجوی لغت در جدول جو

آنق
آنقوت: پرنده ای قهوه ای رنگ، از غاز کوچکتر که در دشت های پرآب
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آنو
تصویر آنو
(دخترانه)
در دین بابلی، نام خدای آسمان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آنا
تصویر آنا
(دخترانه)
دوست داشتنی ظریف خوش اندام، برانگیزاننده لطف و محبت، مادر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آنی
تصویر آنی
موقت، موقتی، فوری، بی درنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آنا
تصویر آنا
همان دم، به یک دم، در یک لحظه
فرهنگ فارسی عمید
انقون، ایقون، گلگنده، وردالمنتن، و نوعی از آن دورس و معرب آن دریاس است
لغت نامه دهخدا
تصویری از رنق
تصویر رنق
زیست ناخوش، دروغ، خاشاک در آب، آب تیره تیره شدن آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنا
تصویر آنا
بی درنگ فی الفور همان دم در یک لحظه بیکدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنق
تصویر جنق
سنگ اندازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انق
تصویر انق
شادمانگی فرزیبی زیبایی تابناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حنق
تصویر حنق
دشمنی، خشم کینه دشمنی (شدید)، خشم شدید شدت غیظ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنق
تصویر خنق
خبه شده، خبه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنق
تصویر سنق
پر خورده
فرهنگ لغت هوشیار
دار زدن، فرو آویختن، بستن چیزی را به چیزی تاوان خونبها، ریسمان، پس مانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنقوت
تصویر آنقوت
چنگر (گویش گیلکی) از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آفق
تصویر آفق
مرد بزرگوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنق
تصویر زنق
پارسی تازی گشته زنخ بن پیکان، جای بستن دوال از زنخ ستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنت
تصویر آنت
آن ترا: آنت بس است، زهی احسنت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنچ
تصویر آنچ
مخفف آنچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنس
تصویر آنس
خو گرفته، خو گیرنده، مانوس خو گرفته، خو گیرنده، مانوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنف
تصویر آنف
فرمانبردار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنک
تصویر آنک
آبله که در اندام برآید سرب از توپال ها سرب اسرب. آنکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنه
تصویر آنه
زن ناله کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنی
تصویر آنی
زود گذر گذرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبق
تصویر آبق
گریخته، گریزنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنقره
تصویر آنقره
نام پیشین آنکارا پایتخت ترکیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنقدر
تصویر آنقدر
آن اندازه، آنگونه، چندان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آنی
تصویر آنی
بیدرنگ، زودگذر، گذرا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آنا
تصویر آنا
همان دم، به یک دم، در دم، در یک دم، همان دم، بیدرنگ، شتابان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آبق
تصویر آبق
آبک، سیماب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آند
تصویر آند
فراز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آنس
تصویر آنس
خوگیر، خوگیرنده تر، سربه راه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آنف
تصویر آنف
فرمانبردار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آنقوت
تصویر آنقوت
چنگر
فرهنگ واژه فارسی سره
به حدی، تاآنجا، چندانکه
فرهنگ واژه مترادف متضاد