جدول جو
جدول جو

معنی آمرین - جستجوی لغت در جدول جو

آمرین
(مِ)
جمع واژۀ آمر
لغت نامه دهخدا
آمرین
جمع آمر، فرمایندگان، جمع آمر امر کنندگان فرماندگان
تصویری از آمرین
تصویر آمرین
فرهنگ لغت هوشیار
آمرین
فرمایندگان
تصویری از آمرین
تصویر آمرین
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آرمین
تصویر آرمین
(پسرانه)
آرام گرفتن، دلیر، جنگجو، نام چهارمین پسر کیقباد پادشاه پیشدادی، از شخصیتهای شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آذرین
تصویر آذرین
(دخترانه و پسرانه)
آتشین، گرم و سوزان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آگرین
تصویر آگرین
(دخترانه)
آتشین، به رنگ آتش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آفرین
تصویر آفرین
(دخترانه)
تشویق، مرحبا، هنگام تحسین و تشویق به کار می رود، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نامجدید می سازد مانند ماه آفرین، آفرین دخت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آذرین
تصویر آذرین
گرم و سوزان، آتشین
سنگی که از سرد شدن و انجماد مواد مذاب درون زمین تشکیل می شود، سنگ آذرین، سنگ آتشفشانی، احجار آذرین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمرین
تصویر تمرین
فعالیت برای به دست آوردن مهارت در کاری، متنی شامل مسئله ها، پرسش ها و یا سرمشق هایی برای مهارت یافتن در امری مثلاً تمرین های کتاب را حل کردم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آفرین
تصویر آفرین
در برابر کار خوب کسی به او می گویند، فری، زه، زهی، خه، خهی،
احسنت، بارک الله، برای مثال بر آن «آفرین» کآفرین آفرید / مکان و زمان و زمین آفرید (فردوسی - ۶/۲۴۱)در علوم ادبی کنایه از شعری که در آن دیگری را ستایش کرده باشند، مدیحه، بن مضارع آفریدن، پسوند متصل به واژه به معنای
آفریننده مثلاً جان آفرین، جهان آفرین، سخن آفرین، مقابل نفرین، دعای نیک، برای مثال بی آزاری و خامشی برگزین / که گوید که نفرین به از آفرین (فردوسی - ۳/۲۸۰)
آفرینش، برای مثال بر آن آفرین «یفرین» آفرید / مکان و زمان و زمین آفرید (فردوسی - ۶/۲۴۱)
ستایش، شکر، سپاس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
پایانی، پسین، بازپسین، واپسین، آخر، اخیر، مؤخّر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمرین
تصویر تمرین
سخت روی گردیدن کسی بر کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قمرین
تصویر قمرین
تثنیه قمر دو روشن: هور و ماه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آذرین
تصویر آذرین
آتشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمنین
تصویر آمنین
جمع آمن، به زینهاران بی بیمان استوار تر ایمن تر
فرهنگ لغت هوشیار
پسینیان واپسین دیگران، جمع آخر: دیگران دگران، جمع آخر: بازپسیان پسینیان. پسین واپسین: آخرین لحظه آخرین دم آخرین نفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
((خَ))
جمع آخر، دیگران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمرین
تصویر تمرین
((تَ))
عادت دادن، آشنا ساختن کسی به کاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آفرین
تصویر آفرین
((فَ))
آفریننده، جهان آفرین، سخن آفرین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
((خَ))
جمع آخر، بازپسینان، پسینیان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آفرین
تصویر آفرین
تحسین، سپاس، درود، تهنیت، تبریک، دعای نیک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آذرین
تصویر آذرین
آتشین، سنگ های آتشفشانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمرین
تصویر تمرین
ورزش، ورز، آمادگی، پیگیری، ورزیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آفرین
تصویر آفرین
بارک الله، باریکلا، احسنت، براوو، مرحبا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
واپسین، پسینیان، دگران، پسین، پایانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
Last
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
dernier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
последний
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
letzte
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
останній
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
ostatni
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
最后的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
último
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
ultimo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آخرین
تصویر آخرین
último
دیکشنری فارسی به اسپانیایی