جلبک، گروهی از گیاهان بدون ریشه، ساقه، شاخه و برگ که به شکل نوار سبز و دراز در آب، جاهای مرطوب و روی تنۀ بعضی درخت ها پیدا می شود و در بعضی دریاها نیز به شکل نوارهای پهن و دراز دیده می شود که بر روی آب شناور است، در اقیانوس ها بیشتر از همه جا رشد می کند و گاهی سطح وسیعی از دریا را فرامی گیرد، از آن در تهیۀ بعضی مواد شیمیایی و خوراکی استفاده می شود، رنگ آن سبز و گاهی هم به رنگ قهوه ای یا سرخ است، بزغسمه، جامۀ غوک، بزغمه، چغزپاره، الگ، چغزواره، غوک جامه، جغزواره، جل وزغ، گاوآب
جُلبَک، گروهی از گیاهان بدون ریشه، ساقه، شاخه و برگ که به شکل نوار سبز و دراز در آب، جاهای مرطوب و روی تنۀ بعضی درخت ها پیدا می شود و در بعضی دریاها نیز به شکل نوارهای پهن و دراز دیده می شود که بر روی آب شناور است، در اقیانوس ها بیشتر از همه جا رشد می کند و گاهی سطح وسیعی از دریا را فرامی گیرد، از آن در تهیۀ بعضی مواد شیمیایی و خوراکی استفاده می شود، رنگ آن سبز و گاهی هم به رنگ قهوه ای یا سرخ است، بَزَغسَمِه، جامِۀ غوک، بَزَغمِه، چَغزپارِه، اَلگ، چَغزوارِه، غوک جامِه، جَغزوارِه، جُل وَزَغ، گاوآب
دهی کوچک است از دهستان گلیجان شهرستان تنکابن. واقع در پنجاه هزارگزی باختری تنکابن. کوهستانی، سردسیر و دارای 40 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی کوچک است از دهستان گلیجان شهرستان تنکابن. واقع در پنجاه هزارگزی باختری تنکابن. کوهستانی، سردسیر و دارای 40 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
در کلماتی که از فرانسه در زبان ما داخل شده چون و مانند و مطابق باشد، چون: آلافرانک، آلانگله، آلاتورک، آلاگارسن و آلامد، لیکن دو کلمه آلاپلنگی به معنی منقش بخالهای درشت و آلابلبلی به معنی جای رفیع و بلند (چون آشیان بلبل) در زبان فارسی هست که در صورت و معنی عین ’آلا’ی سابق الذکر است و از این رو محتمل است که کلمه آلا در این دو زبان مشترک باشد
در کلماتی که از فرانسه در زبان ما داخل شده چون و مانند و مطابق باشد، چون: آلافرانک، آلانگله، آلاتورک، آلاگارسن و آلامد، لیکن دو کلمه آلاپلنگی به معنی منقش بخالهای درشت و آلابلبلی به معنی جای رفیع و بلند (چون آشیان بلبل) در زبان فارسی هست که در صورت و معنی عین ’آلا’ی سابق الذکر است و از این رو محتمل است که کلمه آلا در این دو زبان مشترک باشد
آل، سرخ نیمرنگ، پشت گلی، و در فرهنگها بیت ذیل برای این معنی شاهد آمده است، لیکن صریح در مدعا نیست: چو چشم ابر شد آلا و روی گل ناری در آبگون قدح افکن شراب گلناری، منصور شیرازی، ، پروا، (تحفهالاحباب اوبهی)
آل، سرخ نیمرنگ، پشت گلی، و در فرهنگها بیت ذیل برای این معنی شاهد آمده است، لیکن صریح در مدعا نیست: چو چشم ابر شد آلا و روی گل ناری در آبگون قدح افکن شراب گلناری، منصور شیرازی، ، پروا، (تحفهالاحباب اوبهی)
فرانسوی جلبک از رستنی های آبی دسته بزرگی از گیاهان کلروفیل دار که جزو ریشه داران و گیاهان نهانزاد میباشند. آنها برنگهای مختلفند. هم در آبهای شیرین و هم در دریاها دیده میشوند
فرانسوی جلبک از رستنی های آبی دسته بزرگی از گیاهان کلروفیل دار که جزو ریشه داران و گیاهان نهانزاد میباشند. آنها برنگهای مختلفند. هم در آبهای شیرین و هم در دریاها دیده میشوند
گیاهی است از تیره غلات که دایمی است و در شمال آفریقا و جنوب اسپانیا فراوان است. الیاف این گیاه در کاغذسازی و ساختن طناب به کار می رود، جلفا، الفا، جلز، علف کاغذ، پیرز، علف پیرز
گیاهی است از تیره غلات که دایمی است و در شمال آفریقا و جنوب اسپانیا فراوان است. الیاف این گیاه در کاغذسازی و ساختن طناب به کار می رود، جلفا، الفا، جلز، علف کاغذ، پیرز، علف پیرز