جدول جو
جدول جو

معنی آلوبالو - جستجوی لغت در جدول جو

آلوبالو
آلبالو، میوۀ سرخ رنگ، گرد وکوچک با طعم ترش و مطبوع شبیه گیلاس که مصرف خوراکی دارد
تصویری از آلوبالو
تصویر آلوبالو
فرهنگ فارسی عمید
آلوبالو
آلبالو، آلی بالی، آلوی ابوعلی، درختی است خوش قامت با پوستی بسرخی مائل و برگهای بی زغب و میوۀ چند فندقی سرخ و آبدار و خوش ترش، با دمی درازتر از دم آلو و گوجه و امثال آنها و قسمی از آن میوه اش شیرین است که گیلاس نامند و رنگ میوۀ گیلاس روشن تر از آلوبالوست، و بیونانی آلوبالو را قراسیا (قراصیا) گویند:
سیب و زردآلو و آلوچه و آلوبالو
باز انجیر وزیری ّ و خیار خوشخوار،
بسحاق اطعمه،
آلوبالو چو قطرۀ خون
از بینی شاخ جسته بیرون،
مکتبی
لغت نامه دهخدا
آلوبالو
درختی از جنس بادامیها از تیره گل سرخیان و آن نوعی از گیلاس است که میوه آن سرخ و ترش است قراصیا آلی بالی آلوبالو نمتک، میوه درخت آلبالو
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آلبالو
تصویر آلبالو
میوۀ سرخ رنگ، گرد وکوچک با طعم ترش و مطبوع شبیه گیلاس که مصرف خوراکی دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لو الو
تصویر لو الو
مرد سبک و بی وقار، رذل، سفله
فرهنگ فارسی عمید
آلبالی، آلوبالو، قسمی گیلاس که میوۀ آن سرخ و ترش است، قراصیا، جراسیا، قاراسیا، آلوی ابوعلی، نمتک
لغت نامه دهخدا
(لِ)
مرکز بخشی از ایالت کت دو نر در شهرستان دینان بر ساحل مانش دارای 2119 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
نام محلی کنار راه زنجان به میانه میان نیک پی و اغمزاز در 464800گزی طهران
لغت نامه دهخدا
آلبالو
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ)
شخصی راگویند که سبک و بی تمکین باشد. (آنندراج) (برهان)
لغت نامه دهخدا
درختی از جنس بادامیها از تیره گل سرخیان و آن نوعی از گیلاس است که میوه آن سرخ و ترش است قراصیا آلی بالی آلوبالو نمتک، میوه درخت آلبالو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلبالو
تصویر آلبالو
آلوبالو، درختی از جنس بادامی ها، از تیره گل سرخیان، میوه آن شبیه گیلاس و مزه آن ترش است
فرهنگ فارسی معین