جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با لو الو

لوالو

لوالو
شخصی راگویند که سبک و بی تمکین باشد. (آنندراج) (برهان)
لغت نامه دهخدا

آلوبالو

آلوبالو
درختی از جنس بادامیها از تیره گل سرخیان و آن نوعی از گیلاس است که میوه آن سرخ و ترش است قراصیا آلی بالی آلوبالو نمتک، میوه درخت آلبالو
فرهنگ لغت هوشیار

دو قلو

دو قلو
دو کودک که در یک زمان از یک شکم زاییده شوند توامان جنابه
دو قلو
فرهنگ لغت هوشیار

دو غلو

دو غلو
دو کودک که در یک زمان از یک شکم زاییده شوند توامان جنابه
دو غلو
فرهنگ لغت هوشیار

آلوبالو

آلوبالو
آلبالو، میوۀ سرخ رنگ، گرد وکوچک با طعم ترش و مطبوع شبیه گیلاس که مصرف خوراکی دارد
آلوبالو
فرهنگ فارسی عمید

بوفالو

بوفالو
گاومیش، حیوانی از خانواده گاو با جثۀ بزرگ تر، پوست ضخیم و شاخ های بلند که شیر آن غلیظ و پر چرب است
بوفالو
فرهنگ فارسی عمید

لوا لوا

لوا لوا
سبک بی وقار جلف: تیز بر ریش آن مزکی کو کار سازش لوا لوا باشد، (کمال اسماعیل رشیدی)، رذل سفله
فرهنگ لغت هوشیار