جدول جو
جدول جو

معنی آلوئک - جستجوی لغت در جدول جو

آلوئک
(ءَ)
سنگ خرد آهک که در گل آجر یا سفال باشد و این عیبی است آجر و سفال را، چه آنگاه که آب بدان رسد سنگ آهک پخته بشکفد و آجر یا سفال را بشکند و تباه کند
لغت نامه دهخدا
آلوئک
سنگهای خرد آهکی که داخل سفال یا آجر پخته باشد و این عیب است زیرا خرده آهک بمحض رسیدن رطوبت بدان میشکفد و موجب شکستن یا ترک برداشتن آجر یا سفال میشود
فرهنگ لغت هوشیار
آلوئک
((ئ َ))
سنگ های آهکی کوچکی که داخل سفال یا آجر پخته باشد. آلودک هم گویند
تصویری از آلوئک
تصویر آلوئک
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آلونک
تصویر آلونک
خانۀ کوچک، خانۀ کوچک موقت که از چوب و مصالح کم دوام بسازند، کومه، کلبه
فرهنگ فارسی عمید
(نَ)
خانه خرد و بی ثبات و بی سامان. کوخ. کوخچه. کومه
لغت نامه دهخدا
تصویری از آلوئس
تصویر آلوئس
فرانسوی شبزرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلونک
تصویر آلونک
خانه کوچک خانه کوچک کومه آلانک آلانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلوکک
تصویر آلوکک
آلبالوی جنگلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلونک
تصویر آلونک
((نَ))
خانه کوچک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آلوئس
تصویر آلوئس
شبر زرد
فرهنگ واژه فارسی سره
بیغوله، جان پناه، زاغه، کلبه، کومه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
گیاهی از تیره ی گل سرخ، نام علمیroonsaioom
فرهنگ گویش مازندرانی