جدول جو
جدول جو

معنی آلغو - جستجوی لغت در جدول جو

آلغو
نام محلی کنار راه تبریز و مراغه میان شورکول و روشت در 113500گزی تبریز
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آلو
تصویر آلو
میوه ای گوشتی و آبدار با هسته ای بزرگ و پوست نازک به رنگ زرد یا سیاه مثلاً آلو بخارا، آلو زرد، آلو سیاه، پسوند متصل به واژه به معنای درخت کوتاه این میوه با برگ های بیضی شکل که در انواع مختلف دیده می شود
آلوده مثلاً پشمالو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آلتو
تصویر آلتو
ساز زهی از خانوادۀ ویولن و کمی بزرگ تر از آن، صدای بم زن تک خوان، نوعی شیپور نظامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لغو
تصویر لغو
باطل کردن، باطل، بی فایده، سخن بیهوده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آلغونه
تصویر آلغونه
سرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجر، غنجار، غنجاره، گنجار، آلگونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، گلغونه، ولغونه، لغونه، والگونه، بهرامن
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ)
آلگونه. گلگونه. سرخی باشد که زنان درروی مالند زینت را. غازه. سرخی. سرخاب:
آن بناگوش لعلگون گوئی
برنهاده ست آلغونه بسیم.
شهید.
رو که را در نبرد گردد زرد
سرخ رویش به آلغونه کنند.
منجیک.
، در بعض فرهنگها باین کلمه معنی آمیخته نیز داده اند
لغت نامه دهخدا
الاو، الو، آتش شعله ناک، لهب، زبانه، شعله:
بر اوج گنبد گردون از آن بتابد هور
که یافت از تف قندیل مرتضی آلاو،
آذری
لغت نامه دهخدا
ششمین از امرای الوس جغتای در ماوراءالنهر. وی به سال 659 هجری قمری / 1261 میلادی بحکومت رسید. (از طبقات سلاطین اسلام ص 215). در تاریخ گزیده چ لندن ص 577 بصورت الغورخان بن بایدوبن جغتای خان آمده و در حبیب السیر (چ خیام ج 3 ص 63) ’الغوخان’ ضبط شده است. رجوع به اولوس جغتای و حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 63 و 71 و 81 و 82 و 87 و تاریخ غازانی ص 112 و 123 و تاریخ مغول ص 280 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از آلاو
تصویر آلاو
شعله ّ آتش زبانه آتش، آتش شعله ناک آتش شعله دار
فرهنگ لغت هوشیار
عقاب شاهین، پرنده ایست از دسته شکاریان روزانه دارای قدی متوسط و سری کشیده و منقار و پنجه های نسبه ضعیف
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی میوه آبدار شبیه به گوجه که پوست نازک دارد وبرنگهای سیاه و زرد نیز میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لغو
تصویر لغو
سخن بیهوده، بی معنی، افکنده، بشمار نیامده، سقط، بیهوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلتو
تصویر آلتو
فرانسوی بم ساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلغونه
تصویر آلغونه
سرخیی که زنان در روی مالند برای زینت آلغونه سرخی غازه سرخاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلاو
تصویر آلاو
شعله آتش، آتش شعله دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آلغ
تصویر آلغ
((لُ))
عقاب، شاهین، آلوه، آلغ، آله
فرهنگ فارسی معین
درختی از تیره گل سرخیان از دسته بادامی ها و دارای انواع متعدد از قبیل، آلو زرد، آلو سیاه، آلو قیصی و غیره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لغو
تصویر لغو
((لَ غْ))
سخن بیهوده و باطل، آنچه که به حساب و شمار نیاید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آلتو
تصویر آلتو
آوای اوج، بم ساز
فرهنگ واژه فارسی سره
روژ، سرخاب، گلگونه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از لغو
تصویر لغو
Rescindment, Abolishment, Annulment, Cancelation, Cancellation, Revocation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از لغو
تصویر لغو
abolition, annulation, résiliation, (FR) révocation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
جنگلی است در کجور
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از لغو
تصویر لغو
폐지 , 무효화 , 취소 , 취소
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از لغو
تصویر لغو
penghapusan, pembatalan, (ID) pembatalan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از لغو
تصویر لغو
समाप्ति , रद्दीकरण , निरस्तीकरण , रद्द , निरसन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از لغو
تصویر لغو
abolizione, annullamento, cancellazione, (IT) revoca
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از لغو
تصویر لغو
Abschaffung, Aufhebung, Stornierung, Rücktritt, (DE) Widerruf
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از لغو
تصویر لغو
abolición, anulación, cancelación, rescisión, (ES) revocación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از لغو
تصویر لغو
afschaffing, annulering, intrekking, (NL) intrekking
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از لغو
تصویر لغو
скасування , скасування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از لغو
تصویر لغو
упразднение , аннулирование , отмена , отмена
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از لغو
تصویر لغو
zniesienie, unieważnienie, anulowanie, (PL) unieważnienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از لغو
تصویر لغو
abolição, anulação, cancelamento, rescisão, (PT) revogação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از لغو
تصویر لغو
ביטול , ביטול
دیکشنری فارسی به عبری