جدول جو
جدول جو

معنی آزرمناکی - جستجوی لغت در جدول جو

آزرمناکی
(زَ)
پرآزرمی
لغت نامه دهخدا
آزرمناکی
حالت و کیفیت آزرمناک آزرمگینی
تصویری از آزرمناکی
تصویر آزرمناکی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آرمناک
تصویر آرمناک
(پسرانه)
ارمنی، پسر هایکا، شخصی که ارمنیها نژاد خود را به او نسبت می دهند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آزرمناک
تصویر آزرمناک
پرآزرم، باشرم
فرهنگ فارسی عمید
(زَ)
پرآزرم
لغت نامه دهخدا
(شَ)
شرمندگی. شرمساری. خجلی. (یادداشت مؤلف). شرمگینی. (فرهنگ فارسی معین) :
نهاد از شرمناکی دست بر رخ
سپاسش برد و بازش داد پاسخ.
نظامی.
، حیا و شرم. کمرویی. (یادداشت مؤلف) :
بدین شرمناکی بدین خوب رسمی
بدین تازه رویی بدین خوش زبانی.
فرخی.
نارفته میانشان ز پاکی
الا نظری به شرمناکی.
نظامی.
بر آن کس چون ببخشد نشو خاکی
که دارد چون بنفشه شرمناکی.
نظامی.
لیلی به هزار شرمناکی
آمد بر آن غریب خاکی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از آزرمناک
تصویر آزرمناک
پر آزرم آزرمگین
فرهنگ لغت هوشیار