جدول جو
جدول جو

معنی آزاب - جستجوی لغت در جدول جو

آزاب
نام مرتعی در آمل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آزاد
تصویر آزاد
(پسرانه)
فارغ، آسوده، رها شده از تعلقات دنیوی، رها شده از گرفتاری، رها از چیزی آزاردهنده، درختی جنگلی و بلند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عزاب
تصویر عزاب
عزب ها، ازدواج نکرده ها، مجردها، جمع واژۀ عزب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آزال
تصویر آزال
ازل ها، آنچه اول و ابتدا نداشته باشد، همیشگی، دیرینگی، زمان بی ابتدا، جمع واژۀ ازل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آزار
تصویر آزار
اذیت، آسیب، گزند، برای مثال آزار بیش زاین گردون بینی / گر تو به هر بهانه بیازاری (رودکی - ۵۱۱) عملی که موجب رنجش دیگری شود، رنجش، بن مضارع آزردن و آزاردن، پسوند متصل به واژه به معنای
آزارنده مثلاً دل آزار، زیردست آزار، مردم آزار، بیماری، ناخوشی، درد و مرض، ناراحتی، کدورت، کینه
آزار تلخه: بیماری یرقان، زردی
آزار دادن: رنج دادن، آزار کردن، اذیت کردن، آزردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
رها، یله، رسته، بدون دلبستگی به دنیا و تعلقات آن، وارسته، برای مثال عیب حافظ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه / پای آزادان نبندند ار به جایی رفت رفت (حافظ - ۱۸۲)، بی قید و بند، آنکه آزادی دارد، آنکه یا آنچه وابسته به ارگان دولتی نباشد، مقابل ممنوع، بدون عامل بازدارنده، عزب، مجرد، در فلسفه دارای اختیار، آنکه بندۀ کسی نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آراب
تصویر آراب
عضوها، اندام ها
آراب سبعه: در فقه هفت موضع از بدن که هنگام سجده بر زمین می رسد و عبارت است از پیشانی، دو کف دست، دو سر زانو و دو انگشت بزرگ پا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آداب
تصویر آداب
عادات و رسوم که در یک جامعه پذیرفته شده، جمع ادب، روش های نیکو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آداب
تصویر آداب
جمع ادب، رسوم وعادات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آراب
تصویر آراب
عضو بدن
فرهنگ لغت هوشیار
رنج عذاب شکنجه اذیت، تعب مشقت، کین کینه بغض عداوت، رنجیدگی رنجش شکراب، اندوه غم تیمار، تاء لم توجع، ضرب کوب صدمه، آفت، بیماری مرض ناخوشی بیماری مانند جنون و هاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
آنکه بنده نباشد، حر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آشاب
تصویر آشاب
آبچلو
فرهنگ لغت هوشیار
جمع عزب، بی زنان بی شویان مرد یا زن تنها، مرد بی زن مجرد جمع عزاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لزاب
تصویر لزاب
درخت ارس سرو کوهی، جمع لزب، اندک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزال
تصویر آزال
جمع ازل، دیرینگی ها، جمع ازل ازلها دیرینگیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آشاب
تصویر آشاب
نوشیدنی، شربت، غذای اندک، آشام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آزار
تصویر آزار
رنج، عذاب، بیماری، مرض
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آزال
تصویر آزال
جمع ازل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
رها، وارسته، بی قید و بند، نوعی ماهی استخوانی که گوشت قرمز و چرب دارد و بزرگی آن تا یک متر می رسد، درختی است از خانواده نارونان، آن که بنده کسی نباشد، مقابل بنده، عبد، مختار، مخیر، نجیب، اصیل، سالم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آداب
تصویر آداب
جمع ادب، رسوم، عادات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آداب
تصویر آداب
روش ها، فرهنگ ها، آیین ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آزال
تصویر آزال
دیرینگیها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آزار
تصویر آزار
اذیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آداب
تصویر آداب
Courteousness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آزار
تصویر آزار
Annoyance, Harassment, Persecution
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
Free, Loose, Unencumbered
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آزار
تصویر آزار
раздражение , преследование
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
свободный , не обременённый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آداب
تصویر آداب
вежливость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آداب
تصویر آداب
Höflichkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آزار
تصویر آزار
Ärgernis, Belästigung, Verfolgung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
frei, locker, unbelastet
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آزار
تصویر آزار
роздратування , домагання , переслідування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
вільний , незавантажений
دیکشنری فارسی به اوکراینی