جدول جو
جدول جو

معنی آزا - جستجوی لغت در جدول جو

آزا
(پسرانه)
آزار دهنده آسیب رساننده، نام پادشاه مانایی
تصویری از آزا
تصویر آزا
فرهنگ نامهای ایرانی
آزا
در فرهنگهای فرانسوی در ریشه کلمه آسافوتیدا به معنی انقوزه مینویسند که اصل این کلمه از آزای فارسی به معنی راتیانج و رخبینه، و فوتیدای لاطینی بمعنای گنده است
لغت نامه دهخدا
آزا
عزا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آزاد
تصویر آزاد
(پسرانه)
فارغ، آسوده، رها شده از تعلقات دنیوی، رها شده از گرفتاری، رها از چیزی آزاردهنده، درختی جنگلی و بلند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آزال
تصویر آزال
ازل ها، آنچه اول و ابتدا نداشته باشد، همیشگی، دیرینگی، زمان بی ابتدا، جمع واژۀ ازل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
رها، یله، رسته، بدون دلبستگی به دنیا و تعلقات آن، وارسته، برای مثال عیب حافظ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه / پای آزادان نبندند ار به جایی رفت رفت (حافظ - ۱۸۲)، بی قید و بند، آنکه آزادی دارد، آنکه یا آنچه وابسته به ارگان دولتی نباشد، مقابل ممنوع، بدون عامل بازدارنده، عزب، مجرد، در فلسفه دارای اختیار، آنکه بندۀ کسی نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آزار
تصویر آزار
اذیت، آسیب، گزند، برای مثال آزار بیش زاین گردون بینی / گر تو به هر بهانه بیازاری (رودکی - ۵۱۱) عملی که موجب رنجش دیگری شود، رنجش، بن مضارع آزردن و آزاردن، پسوند متصل به واژه به معنای
آزارنده مثلاً دل آزار، زیردست آزار، مردم آزار، بیماری، ناخوشی، درد و مرض، ناراحتی، کدورت، کینه
آزار تلخه: بیماری یرقان، زردی
آزار دادن: رنج دادن، آزار کردن، اذیت کردن، آزردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آزال
تصویر آزال
جمع ازل، دیرینگی ها، جمع ازل ازلها دیرینگیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
آنکه بنده نباشد، حر
فرهنگ لغت هوشیار
رنج عذاب شکنجه اذیت، تعب مشقت، کین کینه بغض عداوت، رنجیدگی رنجش شکراب، اندوه غم تیمار، تاء لم توجع، ضرب کوب صدمه، آفت، بیماری مرض ناخوشی بیماری مانند جنون و هاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
رها، وارسته، بی قید و بند، نوعی ماهی استخوانی که گوشت قرمز و چرب دارد و بزرگی آن تا یک متر می رسد، درختی است از خانواده نارونان، آن که بنده کسی نباشد، مقابل بنده، عبد، مختار، مخیر، نجیب، اصیل، سالم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آزال
تصویر آزال
جمع ازل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آزار
تصویر آزار
رنج، عذاب، بیماری، مرض
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آزال
تصویر آزال
دیرینگیها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آزار
تصویر آزار
اذیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آزار
تصویر آزار
Annoyance, Harassment, Persecution
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
Free, Loose, Unencumbered
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آزار
تصویر آزار
ennui, harcèlement, persécution
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
libre, lâche, sans encombre
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
свободный , не обременённый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آزار
تصویر آزار
aborrecimento, assédio, perseguição
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
libre, suelto, libre de cargas
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آزار
تصویر آزار
molestia, acoso, persecución
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
libero, allentato, senza ostacoli
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آزار
تصویر آزار
fastidio, molestia, persecuzione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
livre, solto, desimpedido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
自由的 , 松的 , 不受阻碍的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آزار
تصویر آزار
Ärgernis, Belästigung, Verfolgung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آزار
تصویر آزار
烦恼 , 骚扰 , 迫害
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
wolny, luźny, niezależny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آزار
تصویر آزار
irytacja, prześladowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
вільний , незавантажений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آزار
تصویر آزار
роздратування , домагання , переслідування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آزاد
تصویر آزاد
frei, locker, unbelastet
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آزار
تصویر آزار
раздражение , преследование
دیکشنری فارسی به روسی