جدول جو
جدول جو

معنی آذرشب - جستجوی لغت در جدول جو

آذرشب
(پسرانه)
فرشته نگهبان آتش که همواره در آتش است، نام آتشکده ای که گشتاسب در بلخ بنا نهاد و گنجهای خویش را در آن پنهان نمود
تصویری از آذرشب
تصویر آذرشب
فرهنگ نامهای ایرانی
آذرشب
(ذَ شَ)
نام فرشتۀ موکل آتش که پیوسته در آتش است،
{{اسم مرکّب}} سمندر:
در شودبی زخم و زجر و درشود بی ترس و بیم
همچو آذرشب به آتش همچو مرغابی بجوی.
منوچهری.
(و خسروپرویز را بود) دستارچۀ آذرشب و آن از موی سمندر بافته بود. (مجمل التواریخ). محتمل است مراد از موی سمندر حجرالفتیله یعنی پنبۀ کوهی باشد و بعید نیست که آذرشب نیز به معنی حجرالفتیله بوده است، و در بعض فرهنگها معنی برق و نیز نام آتشکده ای که گشتاسب در بلخ بنا نهاد و گنج های خویش در آن پنهان کرد آمده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آذرشن
تصویر آذرشن
(پسرانه)
آفتاب پرست سمندر، نام پهلوانی ایرانی در گرشاسب نامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آذرشسب
تصویر آذرشسب
(پسرانه)
آتش جهنده، آتشکده، فرشته نگهبان آتش که همواره در آتش است، مخفف آذرگشب
فرهنگ نامهای ایرانی
(ذَ گُ شَ)
مخفف آذرگشسب
لغت نامه دهخدا