معنی آذرشن
- آذرشن(پسرانه)
- آفتاب پرست سمندر، نام پهلوانی ایرانی در گرشاسب نامه
واژههای مرتبط با آذرشن
آذرین
- آذرین
- آتشین، گرم و سوزان
آذرشب
- آذرشب
- فرشته نگهبان آتش که همواره در آتش است، نام آتشکده ای که گشتاسب در بلخ بنا نهاد و گنجهای خویش را در آن پنهان نمود
آذران
- آذران
- آتش ها
آذرین
- آذرین
- آتشین
آذرجشن
- آذرجشن
- نام عیدی از اعیاد فارسیان
آذرین
- آذرین
- گرم و سوزان، آتشین
سنگی که از سرد شدن و انجماد مواد مذاب درون زمین تشکیل می شود، سَنگِ آذَرین، سَنگِ آتَشفِشانی، اَحجارِ آذَرین
آذرین
- آذرین
- آتشین، سنگ های آتشفشانی
آذرجشن
- آذرجشن
- جشنی در روز آذر (نهم) از ماه آذر، در این روز به زیارت آتشکده می رفتند
آذرجشن
- آذرجشن
- جشنی که ایرانیان قدیم در روز آذر یعنی نهم از ماه آذر باستانی به مناسبت توافق نام ماه و روز برپا می کردند و به زیارت آتشکده می رفتند، آذرگان