جدول جو
جدول جو

معنی آداش - جستجوی لغت در جدول جو

آداش
نسبت میان دو تن که یک نام داشته باشند، همنام، هم اسم
تصویری از آداش
تصویر آداش
فرهنگ فارسی عمید
آداش
آتاش، سمی ّ، همنام:
گر کار بنامستی از آداشی عمّر
فرزند تو با عمّر بودستی هموار،
ناصرخسرو،
رجوع به آتاش شود
لغت نامه دهخدا
آداش
همنام ویک اسم
تصویری از آداش
تصویر آداش
فرهنگ لغت هوشیار
آداش
همنام، هم اسم
تصویری از آداش
تصویر آداش
فرهنگ فارسی معین
آداش
همنام
تصویری از آداش
تصویر آداش
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آدان
تصویر آدان
(پسرانه)
مفید سودمند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آتاش
تصویر آتاش
(پسرانه)
آداش، همنام
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آداد
تصویر آداد
(پسرانه)
مأخوذ از افسانه گیل گمش بابلی، خدای هوا، توفان و باران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آلاش
تصویر آلاش
راش، درختی جنگلی با ساقه قطور، برگ های ضخیم و گل های خوشه ای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد، قزل آغاج، قزل گز، قزل آغاجغ، راج، آلوش، چهلر، چلر، الش، آلش، مرس، الاش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آتاش
تصویر آتاش
آداش، نسبت میان دو تن که یک نام داشته باشند، همنام، هم اسم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آداب
تصویر آداب
عادات و رسوم که در یک جامعه پذیرفته شده، جمع ادب، روش های نیکو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آداک
تصویر آداک
جزیره، قطعه زمینی در وسط دریا که از هر طرف، آب آن را احاطه کرده باشد، آبخو، آبخست، گنگ، آدک، اداک، جز، آبخوست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آداب
تصویر آداب
جمع ادب، رسوم وعادات
فرهنگ لغت هوشیار
جسمی دارای روشنایی و گرما که از سوختن چوب و زغال و مانند آن پدید آید. قدما آنرا یکی از عنصرهای بسیط چهار گانه می پنداشتند آذر مق آب، پاره ای از زغال و هیمه افروخته اخگر، شعله، سوز، قهر خشم، دوزخ جهنم، گوگرد احر، تندی تیزی، ایذاء ضرر رسانیدن، غم اندوه سخت، بلا مصیبت، عشق سوزان، عاشق. یا آب بر سرآتش... ریختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آدام
تصویر آدام
جمع ادام، نانخورش ها
فرهنگ لغت هوشیار
خشکی میان آب، جزیره خشکی میان دریا جزیره آبخوست. آدخ خوب نغز نیکو میمون مبارک، بلندی در زمین تل پشته
فرهنگ لغت هوشیار
مطلق مکافات و جزا از خیر و شر جزا سزا، جزای نیک مکافات مقابل پادافراه پادافره باد افراه بادافره، جزای بد بادافراه عقاب، مهر کابین. یا پاداش نیک. جزای نیک ثواب اجر. یا پاداش نیک دادن، اجر نیک دادن ثواب دادن، یا پاداش نیکو. پاداش نیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کداش
تصویر کداش
الفنجگر، گدای پر رو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آداک
تصویر آداک
خشکی میان دریا، جزیره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آدیش
تصویر آدیش
آتش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آداب
تصویر آداب
جمع ادب، رسوم، عادات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آداب
تصویر آداب
روش ها، فرهنگ ها، آیین ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آداب
تصویر آداب
Courteousness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آداب
تصویر آداب
courtoisie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آداب
تصویر آداب
вежливость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آداب
تصویر آداب
Höflichkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آداب
تصویر آداب
ввічливість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آداب
تصویر آداب
grzeczność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آداب
تصویر آداب
礼貌
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آداب
تصویر آداب
cortesia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آداب
تصویر آداب
cortesia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آداب
تصویر آداب
cortesía
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آداب
تصویر آداب
beleefdheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آداب
تصویر آداب
ความสุภาพ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از آداب
تصویر آداب
kesopanan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی