معنی آداک - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آداک
آداک
- آداک
- خشکی میان آب، جزیره خشکی میان دریا جزیره آبخوست. آدخ خوب نغز نیکو میمون مبارک، بلندی در زمین تل پشته
فرهنگ لغت هوشیار
آداک
- آداک
- جَزیرِه، قطعه زمینی در وسط دریا که از هر طرف، آب آن را احاطه کرده باشد، آبخو، آبخُست، گَنگ، آدَک، اَداک، جَز، آبخوست
فرهنگ فارسی عمید
آداک
- آداک
- آدَک، اَداک، خشکی میان آب، آبخو، آبخوست، جزیره
لغت نامه دهخدا