آجده. آژده. نگنده. و گیوۀ آجیده آن است که کف آن رااز برون سوی با ریسمان محکم، خانه خانه بافته باشند، نوعی از بخیه کوتاهتر از کوک و شلال. - آجیدۀ سوهان، درشتیها و ناهمواریهای روی سوهان
آجده. آژده. نگنده. و گیوۀ آجیده آن است که کف آن رااز برون سوی با ریسمان محکم، خانه خانه بافته باشند، نوعی از بخیه کوتاهتر از کوک و شلال. - آجیدۀ سوهان، درشتیها و ناهمواریهای روی سوهان
فروکردن سوزن یا درفش یا نشتر در چیزی، بخیه زدن، سوزن زدن، سوراخ کردن، دندانه دار ساختن سطح چیزی، مثل دندانه ها و ناهمواری های سوهان یا سطح سنگ آسیا، آجدن، آزدن، آزندن، آزیدن، آژیدن، آژدن
فروکردن سوزن یا درفش یا نشتر در چیزی، بخیه زدن، سوزن زدن، سوراخ کردن، دندانه دار ساختن سطح چیزی، مثل دندانه ها و ناهمواری های سوهان یا سطح سنگ آسیا، آجدن، آزدن، آزندن، آزیدن، آژیدن، آژدن