جدول جو
جدول جو

معنی آبروخواه - جستجوی لغت در جدول جو

آبروخواه
آبروطلب، آنکه در حفظ آبروی خود بکوشد
تصویری از آبروخواه
تصویر آبروخواه
فرهنگ فارسی عمید
آبروخواه
(چَ بَ دَ / دِ)
شریف. آنکه از زوال اعتبار و شرف خویش هراسد
لغت نامه دهخدا
آبروخواه
آنکه از زوال اعتبار وشرف خویش هراسد، شریف
تصویری از آبروخواه
تصویر آبروخواه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آوردخواه
تصویر آوردخواه
جنگ جو، جنگاور، برای مثال به شبگیر چون من به آوردگاه / روم پیش آن ترک آوردخواه (فردوسی - ۲/۱۷۸ حاشیه)، دلیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آرزوخواه
تصویر آرزوخواه
هوس باز، آنکه هر دم هوسی بکند
فرهنگ فارسی عمید
(بِ خوا / خا)
سیرت و صفت آبروخواه
لغت نامه دهخدا
(نَنْ دَ / دِ)
جنگجوی:
که از ما یکی را به آوردگاه
فرستی بر ترک آوردخواه.
فردوسی.
نگه کن که بااو به آوردگاه
توانی شدن زآن پس آوردخواه.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(خُ فَ دَ /دِ)
شهوی. شهوانی، متمنی. راجی. مشتهی:
دل شه چو زآن نکته آگاه شد
از آن آرزو آرزوخواه شد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از آبروخواهی
تصویر آبروخواهی
سیرت وصفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبرو خواه
تصویر آبرو خواه
آنکه در حفظ آبرو کوشد آنکه از زوال اعتبار و شرف خویش هراسد، شریف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرزوخواه
تصویر آرزوخواه
شهوی، شهوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرزوخواه
تصویر آرزوخواه
((~. خا))
تمنی کننده، امیدوار، شهوی، شهوانی
فرهنگ فارسی معین
کسی که به فکر آبروی خود است
فرهنگ گویش مازندرانی