معنی עקר - جستجوی لغت در جدول جو
עקר
بی ثمر، بیهوده
ادامه...
بی ثَمَر، بیهودِه
دیکشنری عبری به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
יקר
گران، گران قیمت، عزیز، بی قیمت، قیمتی، گرامی، باارزش، ارزشمند
ادامه...
گِران، گِران قِیمَت، عَزیز، بی قِیمَت، قِیمَتی، گِرامی، بااَرزِش، اَرزِشمَند
دیکشنری عبری به فارسی
עשר
ده
ادامه...
دَه
دیکشنری عبری به فارسی
שקר
اشتباه، دروغ، موهومیت
ادامه...
اِشتِباه، دُروغ، مُوهومِیَت
دیکشنری عبری به فارسی
עקרות
نازایی، عقیمی
ادامه...
نازایی، عَقیمی
دیکشنری عبری به فارسی
עקרוני
با اصول، اساسی
ادامه...
با اُصول، اَساسی
دیکشنری عبری به فارسی
קר
خنک، سرد
ادامه...
خُنَک، سَرد
دیکشنری عبری به فارسی
ער
بیدار
ادامه...
بیدار
دیکشنری عبری به فارسی
חסר עקרונות
بی اصول، غیر اصولی
ادامه...
بی اُصول، غِیرِ اُصولی
دیکشنری عبری به فارسی
בצורה עקרה
به طور بی ثمر، بی ثمر
ادامه...
بِه طُورِ بی ثَمَر، بی ثَمَر
دیکشنری عبری به فارسی