معنی עשר
עשר
ده
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با עשר
ישר
ישר
راست، مُستَقیم
دیکشنری عبری به فارسی
קשר
קשר
رابِطِه سَطحی، پِیوَند
دیکشنری عبری به فارسی
עשיר
עשיר
خُوب حال، ثَروَتمَند
دیکشنری عبری به فارسی
עקר
עקר
بی ثَمَر، بیهودِه
دیکشنری عبری به فارسی
עושר
עושר
غِنا، ثَروَت
دیکشنری عبری به فارسی
ער
ער
بیدار
دیکشنری عبری به فارسی