معنی חזור - جستجوی لغت در جدول جو
חזור
تکراری، بازگشت
ادامه...
تِکرَاری، بازگَشت
دیکشنری عبری به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
מחזור
چرخش، چرخه
ادامه...
چَرخِش، چَرخِه
دیکشنری عبری به فارسی
לחזור
بازگشتن، بازگشت، تکرار کردن، برگشتن
ادامه...
بازگَشتَن، بازگَشت، تِکرار کَردَن، بَرگَشتَن
دیکشنری عبری به فارسی
חפור
خراشیدن، کنده کردن
ادامه...
خراشیدَن، کَندِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
חיזור
مغازله، خوٰاستگاری، پیش دستی، یاری کننده
ادامه...
مُغازِلِه، خوٰاستِگاری، پیش دَستی، یاری کُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی
חמור
جدّی
ادامه...
جِدّی
دیکشنری عبری به فارسی
ניתן לחזור עליו
قابل تکرار، می توان آن را تکرار کرد
ادامه...
قابِلِ تِکرَار، مِی تَوَان آن را تِکرَار کَرد
دیکشنری عبری به فارسی
באופן מחזורי
به طور چرخه ای، به صورت چرخه ای
ادامه...
بِه طُورِ چَرخِه ای، بِه صورَت چَرخِه ای
دیکشنری عبری به فارسی
בר למחזור
قابل بازیافت، نوار قابل بازیافت
ادامه...
قابِلِ بازیافت، نَوَار قابِلِ بازیافت
دیکشنری عبری به فارسی
לחזור על
تکرار کردن، تکرار کنید
ادامه...
تِکرار کَردَن، تِکرَار کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
לחזור כמו חץ
واکنش معکوس دادن، مثل یک تیر برگرد
ادامه...
وَاکُنِش مَعکوس دادَن، مِثلِ یِک تیر بَرگَرد
دیکشنری عبری به فارسی
לחזור בו
بازپس کشیدن، آن را پس بگیرید
ادامه...
بازپَس کِشیدَن، آن را پَس بِگیرید
دیکشنری عبری به فارسی