معنی חזור
חזור
تکراری، بازگشت
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با חזור
חפור
חפור
خراشیدَن، کَندِه کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
חיזור
חיזור
مُغازِلِه، خوٰاستِگاری، پیش دَستی، یاری کُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی
חמור
חמור
جِدّی
دیکشنری عبری به فارسی
מחזור
מחזור
چَرخِش، چَرخِه
دیکشنری عبری به فارسی
לחזור
לחזור
بازگَشتَن، بازگَشت، تِکرار کَردَن، بَرگَشتَن
دیکشنری عبری به فارسی