جدول جو
جدول جو

معنی żartować - جستجوی لغت در جدول جو

żartować
شوخی کردن، دلقک، شوخی
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رنگ دادن، رنگ، رنگ کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
افراط کردن، افراطی، ضایع کردن، زباله، هدر دادن، هدر رفت
دیکشنری لهستانی به فارسی
ایستگاه کردن، امن، پارک کردن، متصدّی پارکینگ
دیکشنری لهستانی به فارسی
طبقه بندی کردن، طبقه بندی کنید، مرتّب کردن، مردّد
دیکشنری لهستانی به فارسی
گلدوزی کردن، گلدار
دیکشنری لهستانی به فارسی
نجات دادن، ذخیره شده است، ذخیره کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
اهدا کردن، دادن
دیکشنری لهستانی به فارسی
بخار کردن، بخار پز کردن، جفت کردن، دروغگویی ها، تبخیر شدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پشیمان بودن، اندوه دائمی
دیکشنری لهستانی به فارسی
زحمت کشیدن، سخت کوش
دیکشنری لهستانی به فارسی