معنی łącząco - جستجوی لغت در جدول جو
łącząco
به طور ارتباطی، ارثی
ادامه...
بِه طُورِ اِرتِباطی، اِرثی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
łączący
اتّصال دهنده، ترکیب کردن
ادامه...
اِتِّصال دَهَندِه، تَرکیب کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
męcząco
فرساینده، سایش، خسته کننده
ادامه...
فَرسایَندِه، سایِش، خَستِه کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی