łagodny ملایم، خفیف، خوشایند، دوستانه، معتدل، متوسّط، نرم ادامه... مُلایِم، خَفیف، خُوشایَند، دوستانِه، مُعتَدِل، مُتِوَسِّط، نَرم دیکشنری لهستانی به فارسی