جدول جو
جدول جو

معنی zginać - جستجوی لغت در جدول جو

zginać
خم کردن، خمیازه کشیدن، خم شدن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نابود شدن، نابود کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ناپدید شدن، غیر قابل تخریب
دیکشنری لهستانی به فارسی
راندن، هدایت کرد
دیکشنری لهستانی به فارسی
آویزان بودن، آویزان کردن، افتادن، سقوط
دیکشنری لهستانی به فارسی
گوله کردن، تقلّب کردن، مارپیچ کردن، مارپیچ
دیکشنری لهستانی به فارسی
بستن
دیکشنری لهستانی به فارسی
منحنی شدن، کج شده
دیکشنری لهستانی به فارسی