جدول جو
جدول جو

معنی zatrzymywać - جستجوی لغت در جدول جو

zatrzymywać
متوقّف کردن، توقّف، جلوگیری کردن، جلو، نگه داشتن، عقب نگه دارید
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مقاومت کردن، مقاومت ناپذیری
دیکشنری لهستانی به فارسی
نگه داشتن، نگهبان
دیکشنری لهستانی به فارسی
نگهداری کردن، مراقبت کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
دریافت کردن، قایقرانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
بازداشت کردن، بازدارنده، ایستادن، باشد، متوقّف کردن، متولّد شد
دیکشنری لهستانی به فارسی