معنی zapętlać - جستجوی لغت در جدول جو
zapętlać
حلقه زدن، حمّام کن
ادامه...
حَلقِه زَدَن، حَمّام کُن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
zapytać
پرس و جو کردن، بپرسید
ادامه...
پُرس و جو کَردَن، بِپُرسید
دیکشنری لهستانی به فارسی