معنی yakin - جستجوی لغت در جدول جو
yakin
مطمئن، معیّن
ادامه...
مُطمَئِن، مُعَیَّن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sakin
آرام، مراقب باشید، ساکن، مقیم، ساکت، آرامش پذیر
ادامه...
آرام، مُراقِب باشید، ساکِن، مُقیم، ساکِت، آرامِش پَذیر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
yakın
نزدیک، بستن، قریب، مجاور
ادامه...
نَزدیک، بَستَن، قَریب، مُجاوِر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
yakan
سوزان، سوزاندن
ادامه...
سوزان، سوزاندَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
dengan cara yang tidak meyakinkan
به طور غیرقانع کننده، به روشی غیر متقاعد کننده
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِقانِع کُنَندِه، بِه رَوِشی غِیرِ مُتِقاعِد کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
diyakinkan
مطمئن، متقاعد شده است
ادامه...
مُطمَئِن، مُتِقاعِد شُدِه اَست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keyakinan
اعتقادات، اعتماد به نفس، ادراک، ایمان
ادامه...
اِعتِقادات، اِعتِماد بِه نَفس، اِدراک، ایمان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meyakinkan
اطمینان دادن، قانع کننده، مطمئن، قانع کردن
ادامه...
اِطمینان دادَن، قانِع کُنَندِه، مُطمَئِن، قانِع کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara meyakinkan
به طور قانع کننده، قانع کننده
ادامه...
بِه طُورِ قانِع کُنَندِه، قانِع کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak yakin
بی اطمینان، مطمئن نیستم، نامطمئن
ادامه...
بی اِطمینان، مُطمَئِن نیستَم، نامُطمَئِن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak meyakinkan
غیر قانع کننده، قانع کننده نیست
ادامه...
غِیرِ قانِع کُنَندِه، قانِع کُنَندِه نیست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tanpa yakin
نامطمئن، بدون اطمینان
ادامه...
نامُطمَئِن، بِدونِ اِطمینان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی