معنی wysiłek - جستجوی لغت در جدول جو
wysiłek
تلاش، برای امتحان کردن
ادامه...
تَلاش، بَرایِ اِمتِحان کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
wysięk
ترشّح
ادامه...
تَرَشُّح
دیکشنری لهستانی به فارسی
fysiek
فیزیکی، از نظر فیزیکی، به طور فیزیکی
ادامه...
فیزیکی، اَز نَظَرِ فیزیکی، بِه طُورِ فیزیکی
دیکشنری هلندی به فارسی