معنی wysiłek
wysiłek
تلاش، برای امتحان کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wysiłek
wysięk
wysięk
تَرَشُّح
دیکشنری لهستانی به فارسی
fysiek
fysiek
فیزیکی، اَز نَظَرِ فیزیکی، بِه طُورِ فیزیکی
دیکشنری هلندی به فارسی