معنی wstępnie - جستجوی لغت در جدول جو
wstępnie
به طور مقدّماتی، سرسخت
ادامه...
بِه طُورِ مُقَدَّماتی، سَرسَخت
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
następnie
به طور متعاقب، مطلوب
ادامه...
بِه طُورِ متعاقبِ، مَطلوب
دیکشنری لهستانی به فارسی
dostępnie
دسترس پذیر، موجود است
ادامه...
دَسترَس پَذیر، مُوجود اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی
wstrętnie
نفرت انگیز
ادامه...
نِفرَت اَنگیز
دیکشنری لهستانی به فارسی
wstępny
مقدّماتی، به دلیل، محتاط، مراقب باشید
ادامه...
مُقَدَّماتی، بِه دَلیل، مُحتاط، مُراقِب باشید
دیکشنری لهستانی به فارسی