جدول جو
جدول جو

معنی wol - جستجوی لغت در جدول جو

wol
پشمی، پشم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
wol
پشم
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ناخشنودی، انجام مانیکور، ناخرسندی، نارضایتی، ناراضی، بی علاقگی، هر چه باشد
دیکشنری لهستانی به فارسی
گرگ صفتانه، گرگ مانند
دیکشنری آلمانی به فارسی
گرگ گونه، گرگ مانند
دیکشنری آلمانی به فارسی
ورم کرده، متورّم
دیکشنری آلمانی به فارسی
پنبه ای
دیکشنری آلمانی به فارسی
ورم کرده، متورّم شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناخوشنود، به دروغ، ناخشنود، خفن، ناراضیانه، خودشیفتگی، ناراضی، ناراضی کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور برده وار، به صورت الکتریکی، به طور مطیع، به صورت معطّر
دیکشنری لهستانی به فارسی
اراده داشتن، خوٰاستن
دیکشنری آلمانی به فارسی
بردگی، برده داری
دیکشنری لهستانی به فارسی
اسارت، اسپری، بردگی، برداشت
دیکشنری لهستانی به فارسی
رضایت نفس، رضایت بخش
دیکشنری لهستانی به فارسی
انقلابی، خرابی
دیکشنری لهستانی به فارسی
انقلابی
دیکشنری لهستانی به فارسی
انقلاب کردن، انقلابی
دیکشنری لهستانی به فارسی
بی ابرو، بدون ابر
دیکشنری آلمانی به فارسی
گرگ گونه، گرگ ماهی، گرگ صفتانه
دیکشنری هلندی به فارسی
چپ، سمت چپ
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
اراده، خوٰاستن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پرواز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خالی، صفر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اراده، می خوٰاهم
دیکشنری هلندی به فارسی
پرشده، کامل، پر
دیکشنری هلندی به فارسی
فراوان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
راه، مسیر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
گرسنگی درّنده وار، رفتار گرگ
دیکشنری هلندی به فارسی
به طور توخالی، توخالی
دیکشنری هلندی به فارسی
داوطلب، به عنوان یک داوطلب کار کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
داوطلبی، گرد
دیکشنری لهستانی به فارسی
آزاد، شل
دیکشنری لهستانی به فارسی
آزادی، آزاد کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
بدون ابر
دیکشنری هلندی به فارسی
انقلاب، انقلابی کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی