معنی wkręcać - جستجوی لغت در جدول جو
wkręcać
پیچاندن، پیچ و تاب
ادامه...
پیچاندَن، پیچ و تاب
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
skręcać
چرخیدن، چرخش، جا به جا کردن، حرکت کنید، چرخاندن، دوچرخه سواری، پیچاندن، سرگردان
ادامه...
چَرخیدَن، چَرخِش، جا بِه جا کَردَن، حَرَکَت کُنید، چَرخاندَن، دُوچَرخِه سَواری، پیچاندَن، سَرگَردان
دیکشنری لهستانی به فارسی
wykręcać
چلانیدن، چنین
ادامه...
چِلانیدَن، چِنین
دیکشنری لهستانی به فارسی
odkręcać
آچار کشیدن، آخرین
ادامه...
آچار کِشیدَن، آخَرین
دیکشنری لهستانی به فارسی
skracać
اختصار کردن، تخصیص، خلاصه کردن، چکیده، کاهش دادن، رد کردن، کوتاه کردن، محصول
ادامه...
اِختِصار کَردَن، تَخصِیص، خُلاصِه کَردَن، چِکیدِه، کاهِش دادَن، رَد کَردَن، کوتاه کَردَن، مَحصول
دیکشنری لهستانی به فارسی
wtrącać
اظهار نظر کردن، متوجّه شدن
ادامه...
اِظهار نَظَر کَردَن، مُتِوَجِّه شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
wracać
بازگشتن، برگرد، برگشتن، لغو
ادامه...
بازگَشتَن، بَرگَرد، بَرگَشتَن، لَغو
دیکشنری لهستانی به فارسی
kręcić
فر کردن، تکمیل، چرخاندن
ادامه...
فِر کَردَن، تَکمِیل، چَرخاندَن
دیکشنری لهستانی به فارسی