drapać drapać پَنجِه زَدَن، آموزَندِه، چَنگال زَدَن، تَقسیم کَردَن، خراشیدَن، خَراش، خوٰاب زِمِستانی دیکشنری لهستانی به فارسی
odwracać odwracać مَعکوس کَردَن، اَز کار اُفتادِه اَست، بَرعَکس کَردَن، بَرف مِی بارَد دیکشنری لهستانی به فارسی