winny مقصّر، مقلّد، با احساس گناه، احساساتی، گناهکار، تقصیر ادامه... مُقَصِّر، مُقَلِّد، با اِحساسِ گُناه، اِحساساتی، گُناهکار، تَقصیر دیکشنری لهستانی به فارسی