معنی winny
winny
مقصّر، مقلّد، با احساس گناه، احساساتی، گناهکار، تقصیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با winny
zwinny
zwinny
چابُک
دیکشنری لهستانی به فارسی
inny
inny
دیگَر، تَفاوُت، مُختَلِف، مُتِفاوِت اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی