wiecznie به طور همیشگی، از نظر هندسی، برای همیشه، برآمدگی، تا ابد، بسیار، به طور دائمی، به طور دائم، بی زمانه، بی زمانی ادامه... بِه طُورِ هَمیشِگی، اَز نَظَرِ هَندِسی، بَرایِ هَمیشِه، بَرآمَدِگی، تا اَبَد، بِسیار، بِه طُورِ دائِمی، بِه طُورِ دائِم، بی زَمانِه، بی زَمانی دیکشنری لهستانی به فارسی