ترجمه wiernie به فارسی - دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با wiernie
wiecznie
- wiecznie
- بِه طُورِ هَمیشِگی، اَز نَظَرِ هَندِسی، بَرایِ هَمیشِه، بَرآمَدِگی، تا اَبَد، بِسیار، بِه طُورِ دائِمی، بِه طُورِ دائِم، بی زَمانِه، بی زَمانی
دیکشنری لهستانی به فارسی