جدول جو
جدول جو

معنی wdrażać - جستجوی لغت در جدول جو

wdrażać
اجرا کردن، مجری
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بیان کردن، اعلام کنند، صدای بلند دادن، خش خش
دیکشنری لهستانی به فارسی
در معرض خطر قرار دادن، در نتیجه
دیکشنری لهستانی به فارسی
آزار رساندن، بیش فعّالی، توهین کردن، تهاجمی
دیکشنری لهستانی به فارسی
بازگشتن، برگرد، برگشتن، لغو
دیکشنری لهستانی به فارسی
پنجه زدن، آموزنده، چنگال زدن، تقسیم کردن، خراشیدن، خراش، خوٰاب زمستانی
دیکشنری لهستانی به فارسی