معنی visi - جستجوی لغت در جدول جو
visi
بینش، بینایی
ادامه...
بینِش، بینایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
visionario
آینده نگر، رؤیایی
ادامه...
آیَندِه نِگَر، رُؤیایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
visivo
بصری
ادامه...
بَصَری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
visivamente
بصری طور، به صورت بصری
ادامه...
بَصَری طُور، بِه صورَتِ بَصَری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
visitatore
بازدیدکننده
ادامه...
بازدیدکُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
visitare
بازدید کردن، بازدید کنید
ادامه...
بازدید کَردَن، بازدید کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
visita
بازدید، بازدید کنید
ادامه...
بازدید، بازدید کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
visione
بینش، بینایی
ادامه...
بینِش، بینایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
visibilmente
به طور محسوس، به طور قابل مشاهده، قابل مشاهده
ادامه...
بِه طُورِ مَحسوس، بِه طُورِ قابِلِ مُشاهِدِه، قابِلِ مُشاهِدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
visible
قابل مشاهده
ادامه...
قابِلِ مُشاهِدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
visibilità
دیدپذیری، دید
ادامه...
دیدپَذیری، دید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
visibile
قابل مشاهده، قابل مشاهده است
ادامه...
قابِلِ مُشاهِدِه، قابِلِ مُشاهِدِه اَست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
visivelmente
به طور محسوس، به طور قابل مشاهده، قابل مشاهده
ادامه...
بِه طُورِ مَحسوس، بِه طُورِ قابِلِ مُشاهِدِه، قابِلِ مُشاهِدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
visitar
بازدید کردن، بازدید کنید
ادامه...
بازدید کَردَن، بازدید کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
visitante
بازدیدکننده
ادامه...
بازدیدکُنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
visita
بازدید، بازدید کنید
ادامه...
بازدید، بازدید کُنید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
visibilité
برجستگی، دید، دیدپذیری
ادامه...
بَرجَستِگی، دید، دیدپَذیری
دیکشنری فرانسوی به فارسی
visiblement
قابل مشاهده، به طور قابل مشاهده
ادامه...
قابِلِ مُشاهِدِه، بِه طُورِ قابِلِ مُشاهِدِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
visie
بینش، بینایی
ادامه...
بینِش، بینایی
دیکشنری هلندی به فارسی
visión
بینش، بینایی
ادامه...
بینِش، بینایی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
misi
مأموریت
ادامه...
مَأموریَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
hisi
احساس کردن، حسّ، قابل لمس
ادامه...
اِحساس کَردَن، حِسّ، قابِلِ لَمس
دیکشنری سواحیلی به فارسی
visitar
بازدید کردن، بازدید کنید
ادامه...
بازدید کَردَن، بازدید کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
visitante
بازدیدکننده
ادامه...
بازدیدکُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
visita
بازدید، بازدید کنید
ادامه...
بازدید، بازدید کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
visionario
آینده نگر، رویایی
ادامه...
آیَندِه نِگَر، رویایی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
visiblemente
به طور محسوس، به طور قابل مشاهده، قابل مشاهده
ادامه...
بِه طُورِ مَحسوس، بِه طُورِ قابِلِ مُشاهِدِه، قابِلِ مُشاهِدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vision
بینش، بینایی
ادامه...
بینِش، بینایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
visible
قابل مشاهده، قابل مشاهده است
ادامه...
قابِلِ مُشاهِدِه، قابِلِ مُشاهِدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
visibilidad
دیدپذیری، دید
ادامه...
دیدپَذیری، دید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
visiteur
بازدیدکننده
ادامه...
بازدیدکُنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
visiter
بازدید کردن، برای بازدید
ادامه...
بازدید کَردَن، بَرایِ بازدید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
visite
بازدید، بازدید کنید
ادامه...
بازدید، بازدید کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
visionnaire
آینده نگر، رویایی
ادامه...
آیَندِه نِگَر، رویایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
visionário
آینده نگر، رؤیایی
ادامه...
آیَندِه نِگَر، رُؤیایی
دیکشنری پرتغالی به فارسی