معنی visi
visi
بینش، بینایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با visi
misi
misi
مَأموریَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
visie
visie
بینِش، بینایی
دیکشنری هلندی به فارسی
hisi
hisi
اِحساس کَردَن، حِسّ، قابِلِ لَمس
دیکشنری سواحیلی به فارسی