معنی vaccinare - جستجوی لغت در جدول جو
vaccinare
واکسن زدن، واکسینه کردن
ادامه...
واکسَن زَدَن، واکسینِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Vaccinate
واکسن زدن، واکسینه کردن
ادامه...
واکسَن زَدَن، واکسینِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
vaccineren
واکسن زدن، واکسینه کردن
ادامه...
واکسَن زَدَن، واکسینِه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
vaccinatie
واکسیناسیون
ادامه...
واکسیناسیون
دیکشنری هلندی به فارسی
vacciner
واکسن زدن، واکسینه کردن
ادامه...
واکسَن زَدَن، واکسینِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cacciare
شکار کردن، شکار
ادامه...
شِکار کَردَن، شِکار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
macinare
خراشیدن، آسیاب کردن
ادامه...
خراشیدَن، آسیاب کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vacinar
واکسن زدن، واکسینه کردن
ادامه...
واکسَن زَدَن، واکسینِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی